همگان از کمبود نقدینگی یا افزایش آن سخن میگویند و ارتباط آن با نرخ تورم را به یکدیگر یادآوری میکنند؛ بدون آن که بدانند نقدینگی چیست و چه کارکردی دارد. حتی اخیراً یکی از ائمه جمعه مشهور نیز با خاطرنشان کردن رقم نقدینگی، اظهار نظر کرد که کمبود سرمایه مشکل اقتصاد ایران نیست.
«عبدالناصر همتی» رییس کل بانک مرکزی نیز در کرمان، از ضرورت هدایت نقدینگی به سمت تولید سخن گفت. اما «نقدینگی» چیست و چرا این قدر حساسیت بر روی آن به شدت بالا رفته است؟
از منظر اقتصادی، نقدینگی مجموع «پول نقد در دست مردم به صورت اسکناس و مسکوک» و «شبه پول» است. شبه پول در ادبیات اقتصادی به معنای داراییهایی است که مانند پول قدرت نقدشوندگی بالایی ندارند (مانند سپردههای بانکی).
آمار رسمی نشان میدهد که مجموعه اسکناس و مسکوک در دست مردم طی چند دهه گذشته به شدت کاهش یافته و کمتر از ۵ درصد از کل حجم نقدینگی رسیده است. بنابراین میتوان گفت بیش از ۹۵ درصد نقدینگی، در حسابهای بانکی است.
به همین جهت، کنترل نقدینگی به معنای کنترل بانکها در تخصیص سپردهها به اعتبار گیرندگان است نه کاهش اسکناس و مسکوک در دست مردم! این کنترل نیز از طریق نرخ سود بانکی سایر ابزارهای اقتصاد کلان قابل انجام است. به عنوان مثال بانکها در زمان کمبود اعتبار از بانک مرکزی استقراض میکنند و با نرخ مشخصی این بدهی را باید بازپرداخت کنند.
افزایش یا کاهش این نرخ توسط بانک مرکزی میتواند به افزایش یا کاهش اعتبارات بانکی منجر شود. بدهی دولت به بانک مرکزی یا سیستم بانکی هم از عوامل دیگری است که بر حجم نقدینگی به صورت مستقیم اثرگذار است.
بنابراین بانک مرکزی ابزارهایی در اختیار دارد تا بتوانند حجم نقدینگی را کنترل کند اما هدایت آن به سمت و سوی خاص از کنترل نهاد پولی خارج است. البته چند دهه گذشته بانک مرکزی با ابلاغ دستورالعملهای متعدد در زمینه تخصیص اعتبار به افراد یا صنایع خاص قصد جهتدهی به نقدینگی را داشته که در نهایت به ناکارآمدی، فساد عدم تخصیص بهینه منابع منجر شده است.
به نظر میرسد مسئولین اقتصادی کشور برای تحول در نظام پولی کشور نیازمند تغییر نگرش به مفهوم نقدینگی هستند. باید قبول کنند نقدینگی هدایتشونده نیست و پول به بازاری میرود که بازدهی و امنیت بیشتری در آن وجود داشته باشد. در شرایطی که ارزش پول ملی به کمتر از یک سوم رسیده، طبیعی است منابع مالی به سمت بازارهای حرکت کند که هدف آن حفظ قدرت خرید مردم است.
از این رو بهتر است بانک مرکزی به جای شعارهایی نظیر هدایت نقدینگی به سمت تولید، به وظیفه اصلی خود که حفظ ثبات پولی و کنترل سطح عمومی قیمت ها در اقتصاد کشور است، بپردازد. نقدینگی همانند طفلی چموش است که اگر شرایط فراهم باشد، خود میداند به کدام سو باید حرکت کند!
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟